★•★♥کـلبهــ یــــ عــاشـقــیــــ♥★•★

ﺧﻂ ﮐﺸﯿﺪﻡ ...

ﺍﻭﻥ فکر ﮐﺮﺩ ﻫﻤﻪ ﻣﺜﻪ ﻣﻨﻦ ...
ﺭﻓﺖ ﺳﺮﺍﻍ ﺑﻘﯿﻪ . ...
ﻣﻨﻢ فکر ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﻣﺜﻪ ﺍﻭﻧﻦ . ...
ﺧﻂ ﮐﺸﯿﺪﻡ ...
ﺩﻭﺭ ﻫﻤﻪ ...

[ شنبه 30 شهريور 1392برچسب:,

] [ 23:52 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

بابا لِنگ‌دراز...

بابا لِنگ‌دراز عزیزم:
تمام دلخوشی دنیای من این است که تو ندانی
و من دوستت بدارم.

وقتی میفهمی و میرانی‌اَم،
چیزی درون دلم فرو می‌ریزد...
چیزی شبیه غرور!

بابا لنگ دراز عزیزم:
لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بِزن، و بگذار دوستت بدارم!
من همین که هستی را دوســــت می‌دارم...
حتی سایه‌ات که هیچ وقت به من نمی‌رسد!

نگاره: ‏بابا لِنگ‌دراز عزیزم:
تمام دلخوشی دنیای من این است که تو ندانی
و من دوستت بدارم.

وقتی میفهمی و میرانی‌اَم،
چیزی درون دلم فرو می‌ریزد...
چیزی شبیه غرور!

بابا لنگ دراز عزیزم:
لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بِزن، و بگذار دوستت بدارم!
من همین که هستی را دوســــت می‌دارم...
حتی سایه‌ات که هیچ وقت به من نمی‌رسد!

((noonoosh))‏

[ شنبه 30 شهريور 1392برچسب:,

] [ 23:45 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

چقدر تلـــــخه ....

چقدر تلـــــخه ....
بـــه همـه آرامش بدی !!! ولی وقتی خودت یه شونه ی
گرم برای دلتنگیهات بخوای...
هیــــچ کـــــــس کنارت نباشه.
هيچكس...

[ شنبه 30 شهريور 1392برچسب:,

] [ 23:0 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

دلقـــک...

آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم
علتش پول نبود...
انعکاسِ جُوک هر روز نبود...
علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کُور، نبود ...
من بهِ «من» خندیدم!
که چو یک دلقـــکِ گیج
نقش یک خنده به صورت دارم،
و دلم میـــــگرید...!

محمد اقدام

نگاره: ‏آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم
علتش پول نبود...
انعکاسِ جُوک هر روز نبود...
علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کُور، نبود ...
من بهِ «من» خندیدم!
که چو یک دلقـــکِ گیج
نقش یک خنده به صورت دارم،
و دلم میـــــگرید...!

محمد اقدام

(تصویر واقعی "دلقک غمگین" پشت صحنه سیرک بیتی کُول، آمریکا، نیوجرسی 1958، اثر عکاس شهیر، بوریس دیویدسُون)

برای همراهی بیشتر با ما به دیالکتیک تنهایی بپیوندید‏

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:,

] [ 3:39 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

مــن شـــاد بــودم....

من شاد بودم

با قصه های زیر کرسی مادر بزرگ

من شاد بودم

با تیله های رنگی

من شاد بودم با

بستنی قیفی 2 نفری

و همین بس بود ...

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:,

] [ 3:36 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

قطــــــار...

قطار می‌رود
تو می‌روی
تمامِ ایستگاه می‌رود...
و من، چـــقدر ساده‌ام.
که سالهایِ سال
در انتظارِ تو،
کنارِ این قطارِ رفته ایستاده‌ام
و همچنان
به نرده‌های ایستگاهِ رفته
تکیه، داده‌ام!

قیصر امین پور

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:,

] [ 3:34 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

دریــای آغوشتـــ...

به دریای آغوشت تن می سپارم
موج دستانت لمس می کند.

بلور تنهاییم را
گوشهایم بی قرار ...
بر جذر و مد سینه ات آرام می گیرد ...
بالا و پایین
غرق می شوم ...
در رویای صدف لبهایت ....

چه خوب است پهلو گرفتن در ساحل زیبای چشم های تو ...

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:,

] [ 3:32 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

می تـــوان....

می توان نبود .

می توان ندید

می توان از آسمان ستاره ای نخواست

می توان گذشت

- مست و بی قرار -

از کنار یک دروغ محض

مثل زندگی !

می توان ولی

رسم عاشقی چیز دیگریست ...

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:,

] [ 3:31 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

بی تابــــم....

خیلی وقت است که \"بی تابم\" ؛

دلم تاب میخواهد !

و یک هُلِ محکم

که دلم هــُـــرّی بریزد پایین

هرچه در خودش تلنبار کرده را ...

$نگاره: ‏خیلی وقت است که \"بی تابم\" ؛ دلم تاب میخواهد ! و یک هُلِ محکم که دلم هــُـــرّی بریزد پایین هرچه در خودش تلنبار کرده را ...‏$

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:,

] [ 3:29 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]

راه ها...

همه راه‌هایی که تو را به من می‌رسانند

در دست تعمیرند !

اگر نه تو حتما می‌آمدی !

نگاره: ‏همه راه‌هایی که تو را به من می‌رسانند

در دست تعمیرند !

اگر نه تو حتما می‌آمدی !‏

[ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:,

] [ 3:28 ] [ ♥ mozhgan ♥ ] [ ]